پایان نامه های کارشناسی ارشد- user810- پایان نامه

کشورهای اسلامی و عربی و از جمله مصر، سوریه و عراق و نیز هر چند با تأخیر و فراز و نشیب های فراوان ، فعالیت ها و اقداماتی در زمینه ادبیات کودک داشته و آثار قابل توجهی خلق نموده اند .
حال با توجه به اهمیت دوران کودکی و ضرورت بهاء دادن به کودکان ما که سکانداران آینده جامعه اند جهت آشنایی با ادبیات کودک این کشورها و معرفی فعالان در این زمینه و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .باید گامهای محکم و بلندی برداشت بیش از آنچه تا کنون برداشته شده و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .
با توجه به عدم وفور منابعی مشابه اقدام با انجام چنین پژوهش های علمی مبتنی بر اسناد و مدارک موثق و دال بر پیشینه تاریخی و سیر تکاملی ادبیات کودک در این کشورها ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش نگارنده علاوه بر تلاش در جهت تألیف اثری نو و در بردارنده هر آنچه مورد نیاز مربیان و محققان باشد ، دانشجویان و ادیبان و پژوهشگران گرامی را به اهتمام در خلق چنین آثاری و فعالیت بیشتر در زمینه ادبیات کودک کشورهای عربی و اسلامی دعوت می نماید .
ج) سابقه و پیشینه تحقیق
در زمینه ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه ، عراق به تقلید از کشورهای اروپایی و بخصوص فرانسه کارهایی انجام شده که غالبا الهام گررفته از آثار ادیبان کشورهای پیشرفته و ترجمه آن آثار یا الگو گرفته و یا اقتباسی از آن هست .
اما به ندرت آثاری مبتنی بر فرهنگ غنی اسلامی و ادبیات وسیع عرب نیز یافت می شود که مؤلف در آنها افسانه ها و حکایت های محلی و سنتی را در کنار تجربه مربیان و رأی صاحبنظران قرار داده و اثری مستقل و دارای خلاقیت و نوآوری بوجود آورده است .
علاوه بر آثار فوق الذکر ، فعالیت های اعم از پژوهش و تحقیق و گاه پایان نامه هایی در این زمینه تهیه و تدوین شده اما تعداد و کمیت آثار موجود در این زمینه به آن حد نیست که بتوان گفت به حد وفور وجود داشته و در صورت نیاز به راحتی در دسترس مربیان و دانشجویان و محققین و پژوهشگران قرار گیرد .
از اهم تألیفات در این زمینه می توان به برخی روزنامه ها و مجلات پرتیراژ عربی و کتبی از مؤلفین بنام و صاحب آوازه همچون کتاب « أدب الأطفال ، أهدافه و سماته» اثر محمد حسن بریغش ، کتاب « حول ادب الأطفال » مصطفی الجوینی ، «الوجه الضائع درسات عن ادب الأطفل » اثر عبدالعزیز مقالح ، « قصص الأطفال و مسرحهم » اثر محمد حسن عبدالله ، « ادب الأطفال : دراسه و تطبیق » اثر عبدالفتاح ابو معال ، « ادب الأطفال بین احمد شوقی و عثمان جلال » اثر احمد زلط و… اشاره کرد .
1. نگاهی به ادبیات کودکانادبیات کودک تنها قصه یا حکایت منثور و منظوم نیست بلکه همه معارف انسانی را در بر می گیرد. هر آنچه برای کودک نوشته می شود خواه قصه یا نمایشنامه ، مطالب و معارف علمی، سوال و توضیح در کتاب ها یا مجله ها یا برنامه های رادیویی یا تلویزیونی و غیره ، همه آنها مواردی هستند که خمیرمایه‌ی ادبیات کودک را تشکیل می دهند.
تعاریف ادبیات کودک با توجه به چارچوب موضوع استنادی که پژوهشگر از آن وارد می شود و با توجه به محیط و جامعه ای که تعریف در آن گنجانده می شود متعدد است. از جمله‌ تعاریف اینکه ؛ « ادبیات کودک همان ابداع ادبی ویژه‌ی کودکان است. و در تمام مراحل کودکی به ویژه در سن طفولیت تا پایان کودکی دیررس با آنها همراه است ؛ که مقصود همان ، کارهای هنری است که از طریق ابزارهای ارتباطی مختلف که مشتمل بر فکر و خیال و بیانگر احساسات و عواطف و دارای بیانی منظوم و منثور از فنون ادبی می باشد که همسو با سطح درک و فهم تربیتی مختلف آنها به کودکان منتقل می شوند .»
1-1 . کودک و دوران کودکی
کودکی بخش ممتد از عمر انسان است که از بدو تولد تا سالهایی که شخص اعتماد به نفس کامل پیدا می کند امتداد دارد. آخرین قانون مصری برای کودکان با توجه به آخرین اعلام جهانی حقوق کودک، صادره از دولت های متحد، کودکی را اینگونه مشخص کرده است ، «پایان مرحله کودکی سن 18 سالگی است، یعنی سن ورود به مرحله جوانی است ، و دوره بلوغ، دوره ی اول از مرحله جوانی است» و مفهوم طفل در قرآن کریم عبارت از: ولادت صبی تا وقتیکه به مرحله احتلام برسد. خداوند می فرماید : « وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا »
و از نطفه ها آنچه به مشیّت ما تعلق می گیرد در رحم ها قرار می دهیم تا به وقت معین طفلی (چون گوهر) از رحم بیرون آوریم.
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: « هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا»
او همان کسى است که شما را از خاک آفرید سپس از نطفه‏اى ،آنگاه از خون بسته و بعد شما را [به صورت] کودکى برمى‏آورد تا به کمال قوت خود برسید.
و نیز خدای عزوجل می فرماید: « وَ إِذَا بَلَغَ الْطْفَلُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتْأذِنُواْ کَمَا اسْتَذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ لذلِکَ یُبَینِ‏ُّ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»
و چون کودکان شما به [سن] بلوغ رسیدند باید از شما کسب اجازه کنند همان گونه آنانکه پیش از ایشان بودند کسب اجازه کردند خدا آیات خود را این گونه براى شما بیان مى‏دارد و خدا داناى حکیم است.
1-1-1 . اهمّیّت و جایگاه دوره ی کودکی
مرحله کودکی یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل عمر آدمی است ، دارای خصوصیات و ویژگی های خاصی است که آن را از سایر مراحل عمر متمایز می سازد و می- توان آن را پایه و اساس بقیه‌ی مراحل عمر دانست ؛ به عنوان مثال در این مرحله استعدادهای آدمی شکوفا می شود و قدرت تصمیم گیری او شکل می گیرد ، نیز احساسات و قابلیت های او در تعامل با زندگی بروز می کند. همچنین در این مرحله است که شخصیت آدمی ساخته می شود تا در آینده بعنوان یک جزء ثابت تا پایان عمر همراه آدمی باشد.
« بیشتر تحقیقات به این مطلب اشاره دارد که تکوین شخصیت انسان ها در 5 یا 6 سال ابتدایی عمر شکل می گیرد. » و کودک مانند زمین خالی و حاصل خیزی که هر آنچه را که بخواهیم می توانیم در آن بکاریم. آن زمین خالی و حاصلخیز اگر مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و دست های پاک و زحمتکش عهده دار آن باشد مانند درخت نیکو ثمر، پربار، مفید واقع خواهد شد و اگر از خدمات و رسیدگی مطلوب و مناسب محروم ماند و دست های پلید و آلوده به شر متولی آن گردد ، همچون درخت خبیث بد ثمر و بی حاصل خواهد شد .
1-1-2 . دیدگاه اسلام به کودک
اسلام به مرحله کودکی توجه خاصی نموده است ، و این توجه از ابتدای کودکی شروع می شود و تا پایان عمر انسان امتداد می یابد. پیامبر اکرم (ص) نسبت به انتخاب آغوش مناسب جهت تربیت کودک و محیطی که کودک در آن پرورش می یابد ، بسیار توصیه می- نمود . و می فرماید: « زنانی را برای نطفه های خویش انتخاب کنید که مناسب باشند ؛ زیرا زنان، فرزندانی مانند برادران و خواهرانشان به دنیا می آورند.»
همچنین اسلام به مرحله شیردهی کودک و مواظبت از او قوانین خاصی طراحی نموده و حقوقی را بر عهده والدین و برادران و نزدیکان کودک نهاده است . و از آنان خواهد تا فرزندان خویش را به بهترین شکل تربیت نماید. مثلا خداوند در قرآن کریم شیوه صحیح تربیت کودک را به شکل بسیار دقیق بیان می نماید. در این آیه ، خداوند شیردهی و تربیت کودک را با مسأله تقوی و ترس از خدا می داند . پیامبر اکرم(ص) نیز در باب تربیت فرزند و احترام به او می فرماید: « من لم یرحم صغیرنا و یعرف حق کبیرنا فلیس منا » کسی که به کودکان رحم نکند و حقوق بزرگترها را رعایت نکند ، از ما نیست .
در آیات فراوانی از قرآن کریم نیز شیوه رعایت و پاسداشت کودکان آمده است ؛ مثلاً در سوره اسراء آیه 3 می فرماید: « وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ » و کودکان خود را بخاطر فقر تنگدستی نکشید. در هیچ فرهنگ جهانی به اندازه دین مبین اسلام به تربیت و پرورش کودکان اهمّیّت داده نشده است. زیرا اسلام بر دوران جنینی و شیردهی بسیار تأکید کرده است. « و این مرحله را حساس ترین مرحله دوران زندگی می داند. سازمان ملل بعنوان نماینده جامعه جهانی تنها در تاریخ 20/11/1959 حقوق کودک را بعنوان یک قانون جهانی ارائه نمود.» دین اسلام صدها سال قبل از آن ریزترین حقوق کودکان را ملاحظه نموده بود و دراین زمینه از تمام مکاتب تربیتی و فلسفی که در بخش تربیت کودکان فعالیت می کنند پیشی گرفته است . در مکتب اسلام کتاب های زیادی به منظور تأکید و سفارش پیامبر(ص) اسلام در بحث تربیت کودکان به رشته تحریر درآمده است .
در اینجا هم لازم است به تعدادی از کتاب‌هایی که توسط اندیشمندان اسلامی در زمینه تربیت کودکان به رشته تحریر در آمده است اشاره کنیم. از آن جمله:
«احیاء علوم الدین و أیّها الطفل (ای کودک) از امام محمد غزالی ، جامع بیان العلم و فضله از ابن عبد البر، تحفه المورود بأحکام المولود از ابن قیم جوزیه ، جامع احکام الصغار از محمد بن محمد الأسروشی(4 جلد) ، تدبیر الحبالی و الأطفال و الصبیان از بلدی احمد ، انباء نجبا و الأبناء از ابن ظفر مغربی مکی ، العقد لفرید از ابن عبد ربه ، آداب المعلمین از ابن سحنون ، تذکره السامع و المتعلم فی آداب العالم و المتعلم از ابن جماعه الکنانی ، مقدمه ابن خلدون ، اللؤلؤ والتنظیم فی روم التعلم و التعلیم از زکریای انصاری ، بیان مساله وقف الاولاد از شمس الدین احمد بن سلیمان ، رساله فی احکام اطفال المسلمین از جلال الدین سیوطی ، سیاسه الصبیان و تدبیرهم از ابن جزار، کتاب العیال از حافظ ابن ابی الدنیا ، تحریر المقال فی آداب واحکام و فوائد یحتاج الیها مؤدبو الاطفال از احمد ابن محمد هیثمی ، تذکره الآباء از ابن عدیم حلبی ، تأدیب الناشئین بأدب الدنیا والدین از ابن عبد ربه . »
« ادبیات کودک نزد تمامی ملتها ارتباط تنگاتنگی با تربیت کودکان دارد ؛ زیرا هدف اصلی تربیت از هدایت و رشد جسمی ، عاطفی ، عقلی و اجتماعی افراد است. در دین مبین اسلام ، اساس تربیت بر محور اعتقاد به خداوند و عبودیت او می چرخد. بر خلاف فلسفه های تربیتی جدید که هیچگونه سنخیتی با عقیده و مذهب نداشته و تنها بر اساس اکتشافات علمی متبنی است. این تربیت جدید بخصوص در جهان غرب جز حیرت و گمراهی چیزی بهمراه نداشته است . به همین خاطر دین اسلام عقیده الهی و بنای شخصیت اسلامی را سرلوحه تربیت قرار می دهد.»
1-2 . تعریف ادبیات کودک
پیدایش ادبیات کودک پیشینه ای طولانی دارد و به پیدایش انسان بر زمین باز می گردد ، آن هنگام که مادران قبل از خواب کودکان ، حکایتی را تعریف می نمودند و گهواره ی آن ها را با خواندن ترانه ها و کلمات زیبا تکان می دادند ، و این در واقع ادبیاتی جالب اما به شکلی غیر مدوّن بود. این حالت ادبیات کودک ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواخر قرن گذشته و قرن معاصر شناخته شد. و همان ادبیات آینده پسند زندگی و سرشار از آرزوهای درخشان است که بیانگر همه انسانیت خواهد بود. . »
در حال حاضر ادبیات کودک نقطه آغاز جهش تمدنی بزرگ است . جوامع دنیای معاصر سعی می کنند با همه‌ی ابزارها و روش هایی که در اختیار دارند از این ادبیاتِ نوظهور و ریشه دار بهره مند گردند.
1-3 . اصطلاح ادبیات کودک
« ادبیات کودک از اصطلاحاتی است که در آن اختلاف قابل ملاحظه ای وجود ندارد . و معمولا به ادبیاتی گفته می شود که مخصوص کودکان بوده و احساسات و شعور متناسب آنها و کارهای هنری که از طریق وسایل ارتباطی مختلف به آنان آموخته می شود را بیان می کند. همچنین کارهایی که افکار و تخیلات کودک را شامل می شود، نیز در بر می گیرد. »
«عده ای حجم ادبیات کودکان را وسیع تر می بینند و معنای عمومی آن را شامل هر محصول عقلی مدون در کتاب های مخصوص کودکان در همه فروع و شناخت می دانند ، و معنای خاص آن هر کلام خوبی مانند شعر یا نثر، شفاهی یا کتبی که حتی در کتاب های درسی باشد ، در وجود کودکان لذّت هنری ایجاد می کند ، اطلاق می شود .»
«ادبیات کودک از نظر اسلامی ، گرایشی جدید در ادبیات عرب است. و به دنبال تأسیس جمعیت ادبیات جهانی اسلام در اوایل سده اخیر آوازه اش بر سر زبان ها افتاد. و در اواخر دهه ی گذشته گسترش یافت. پایگاه آن پاکستان ، و دارای رشته های اصلی در مصر و ریاض می باشد.»
نتیجه می گیریم در حوزه داستانی لازم و ضروری نیست که قصه از تاریخ اسلام یا فرهنگ آن غنی باشد تا اسلامی به حساب آید ؛ مهم آن است که حامل ارزش ها و تلقین ها و نمادهای اسلامی باشد تا از خلال آن به رویدادها ، محاوره ها و قواعد قصه دعوت کند. بنابراین در بعضی از کتاب های کودکان و ادبیات آنها معانی انسانی شریف و اصول متعالی وجود دارد و به آن جهت ، قصه های اسلامی نام گذاری شده اند .
« اما ادبیات اسلامی کودک همان ادبیات کودک است که با قصد و هدف اسلامی برای کودکان جهان نوشته می شود. و کودکان را از آنچه با اصول اسلام و تعالیم و اهداف آن ناسازگار است ، پاک می گرداند ؛ مثلاً خرافه ها و اسطوره هایی را که مبنی بر قدرت خرق عادت باشند و وجود خارجی ندارند از میان این ادبیات پاک می گرداند و به توضیح آنچه خداوند حلال گردانیده می پردازد. این ادبیات به منظور آگاهی کودکان و تأکید بر آنچه خداوند عزوجل حرام کرده ، سعی می کند تا کودکان جوانب و زیان های محرمات را بدانند و از آنها خودداری نمایند . همانگونه که این ادبیات تصویری کلی از زندگی مسلمانان حقیقی ارائه می دهد. و بخش اعظم اخلاق ، ویژگی ها ، عادت ها آداب و رسوم اسلامی ناب را بیان می کند.»
« یکی از وظایف ادبیات ابداع و نوآوری است . نوشته های موجود در کتاب ها که حاصل فعالیت عقل آدمی است یکی از نمادهای رایج و از تعاریف عام ادبیات در دوران قدیم ( قرن اول تا سوم هجری) است. اما ادبیات به معنای خاص عبارت از سخنی نیکو که به هنگام خطابه ایراد می گردد و علاوه برمعنای اخلاقی، لذتی هنری به وجود می آورد. در مورد ادبیات دست نوشته ها و کتاب هایی نگارش و تدوین شده است. و اشعاری سروده شده که به اصطلاحات و تعاریف ادبیات پرداخته است ؛ مثلاً شاعر معروف «سهم بن حنظله» در این باره می گوید :
لا یمنع الناس منی ما اردت و لا اعطیهموا ما ارادوا حسن ذا ادبا»
« مردم مانع دستیابی من به خواسته هایم نمی شوند و آنچه را آنان می خواهند ، من به آنها نمی دهم.»
یعنی ادبیات نفس آدمی را تهذیب می کند و به زیبایی ، وجدان آدمی را مورد خطاب قرار می دهد. ادبیات و درکنار آن علوم و معارف انسانی دیگر که با احساس و وجدان آدمی سروکار دارند فراتر ازآنند که در محدوده ماده و جسم بگنجند و هیچ گاه نمی توان برای آنها تعریف جامع و مانعی یافت و تنها راه شناخت آنها احساس و ادراک آدمی است نه عقل و منطق و قاعده و قانون.
از مطالب فوق برداشت می شود که آنچه در مورد ادبیات می توان گفت این است که ادبیات علاوه بر آنکه یکی از مهمترین هنرهای بیانی زیبا در علوم زبانی است خود دانشی با اصول و قواعد و مکاتب و اهداف خاص می باشد. البته ادبیات بدون بکارگیری زبان ، وجود خاصی ندارد. زیرا زبان وسیله‌ای ضروری جهت بیان افکار و احساسات آدمی می باشد.
« ادبیات کودک زیر شاخه ی جدیدی از شاخه های ادبیات رفیع و متعالی و دارای ویژگی هایی خاص است که آن را از ادبیات بزرگسالان متمایز می سازد. ضمن اینکه هر کدام ازآنها، مشتمل بر یکسری آثار هنری هستند که در ساختار و محتوا مشترک می باشند. و در نهایت ادبیات به عنوان هنر ابداعی و نوگرا از طریق بیانی ادبی نقش موثری در بروز ارزش هایی همچون حقیقت ، خوبی و زیبایی دارد. »
اکنون ناقدین در تلاشند تا ادبیات کودک که نوع جدیدی از ادبیات است را از لحاظ ویژگی های ذاتی، منابع ، مقاصد ، خواسته ها و اهداف آن مورد بررسی دقیق قرار دهند تا برای این ادبیات نوپا حد و مرزهایی تعیین کنند و اختلاف نظری که در میان موسسات و ارگان ها و اشخاص وجود دارد را بپذیرند و البته بار این مسولئیت بر دوش ادبا ، مربیان و اصحاب رسانه است.
ادبیات کودک ، جزئی از ادبیات عام وگسترده است و همه تعاریفی که بر ادبیات وارد می شود نیز بر آن منطبق می‌گردد. جز اینکه ادبیات کودک با ویژگی خاص خود ، گروهی مشخص از جامعه که همان کودکان و خردسالان هستند را مخاطب قرار می دهد. و با این خصوصیت از فروع و شاخه های ادبیات متمایز می گردد. و به تبع اختلاف سطح فکر و اندیشه، درک و فهم ، تجربه ، سن و سال از نظر کمی و کیفی با ادبیات بزرگسالان تفاوت پیدا می کند.
در این است که جنس ادبیات در داستان های بومی ، محلی و همچنین سنتی ، کودکانه است اختلاف نظری وجود ندارد که طی هزاران سال برای کودکان یک قوم (ملت) بازگو می- شود و بر عاطفه و تخیل آنها احاطه می یابد. از جریان عمومی تخیل و تفکر (خیال و فکر) و ادراک آن قوم جدا نبوده است و داستان های کودکانه ، انعکاسی ادبی از خصائص روحی آن قوم است که بزرگسالان آنها را بوجود آورده اند.
مسأله مایه امیدواری این است که ادبیات کودک در کشورهای عربی رو به رشد و توسعه است و تلاش و تاکید ادبا در برخورداری متون ادبی از ارزش های متعالی اخلاق ، مسأله ‌ی دیگریست که امیدواری را به حداکثر می رساند.
ادبیات کودک در آموزش و فراگیری کودک بسیار مهم است. زیرا بطور مستقیم و غیرمستقیم در رشد عقلانی و عاطفی کودک مؤثر است. و از آنجا که کودک در این مرحله به آسانی تحت تاثیر هنر و ادبیات قرار می گیرد و روح او همچون صفحه‌ای سفید ، که می توان هر نقشی را در آن ایجاد نمود ، لذا می توان خواسته های متعالی و اهداف خود را به کودک القا کنیم و البته عقل کودک در این مرحله خام بوده و می توانیم آن را به هر شکلی که بخواهیم در بیاوریم .
« از مهم ترین مواردی که ادبیات کودک را از دیگر انواع ادبیات مشخص و متمایز می- سازد این است که علوم و معارف را به شکلی ادبی عرضه می کند. و در معرفی راه ها و روش های آموزش و شناخت نمایان می گردد. و ضمن اینکه بر نحوه و کیفیت عرضه آموزش به فراگیر بسیار دقت می کند ، چگونگی پذیرش و الهام بخشی به آن را از طریق متن منظوم یا منثور با روشی آسان مورد توجه مخاطب قرار می دهد.»
همچنین احساس علاقه را در روحیه‌ی کودک بکارد . و به پیوند مبتنی بر محبت با افراد پیرامون خود در کودک استحکام بخشد. و مهمتر از آن حس استقلال فکر و اندیشه را در کودک بنیان نهد. بطوری که این احساس استقلال کودک را در عین نگرش هدفدار ، به غلبه بر مشکلات فرا خواند. نگرشی که کودک دریابد ، که باید با دیگران همکاری و ارتباط داشته باشد. و اگر از ضرورت حس استقلال شخصیتی بگذریم به اهمیت این نکته پی می بریم که کودک باید به فعالیت هایی بپردازد. شخصیت او را که در کارهایش به او کمک کند و او را به موفقیت برساند. و آرام آرام بسازد.